سفر به گرای 270 درجه بدون شعارزدگی و قهرمانسازی از رزمندگان دفاع مقدس
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۰۰۰۲۹
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» مهمترین اثر احمد دهقان، نویسنده دفاع مقدس است. این کتاب به چند زبان زنده جهان ترجمه شده است و اثر داستانی مهمی در این حوزه به شمار میرود. نسخه چاپی کتاب اولین بار در سال ۱۳۷۵ منتشر شد. ناصر یکی از رزمندگان جنگ تحمیلی است که سن چندانی ندارد اما مدت زیادی است که در جبهه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
داستان از جایی شروع میشود که ناصر به همراه یکی از دوستان صمیمی اش به اسم علی درس و مدرسه را ول میکنند و به جنگ میروند و بلافاصله بعد از ورود آنها عملیاتی میشود که بسیاری به شهادت میرسند. ناصر هم زخمی میشود و برای مداوا به شهر برمیگردد اما در ادامه داستان نامهای از دوستش دریافت میکند که او را دوباره به جبهه فرامیخواند. نویسنده در این کتاب گویا سعی کرده تا به دور از شعارزدگی یا قهرمانسازی بیجا به روایت یک داستان واقعی از جنگ بپردازد.
به عبارت دیگر دهقان در داستاننویسی سعی کرده است تا داستانی پراز جزئیات و پر کشش و تعلیق خلق کند که مخاطبش در کلمه به کلمه آن، مانند اثری سینمایی که با تکنیک دوربین روی دوش فیلمبرداری شده است، با قهرمانش در کوچکترین اتفاقات و حسهای او شریک میشود.
این کتاب تاکنون جایزه بیست سال داستاننویسی، جایزه کتاب سال دفاع مقدس و جایزه بیست سال ادبیات پایداری را به دست آورده و همچنین به زبانهای انگلیسی و ایتالیایی ترجمه شده است.
در بخشی از کتاب سفر به گرای ۲۷۰ درجه میخوانید:
آرام قدم بر میدارم. تقی شانه به شانهام میشود. کلاه کامواییاش را کشیده رو گوش و گوشی بیسیم را داده زیر آن. سرش را میآورد جلو و آرام میگوید: «حیدر سلام میرسونه، میگه خداحافظ!» سر تکان میدهم. پاهایم را بیش از حد معمول بالا میآورم. انگاری رو زمین خرده شیشه پاشیدهاند. منطقه ساکت است. با دشمن فاصله زیادی داریم.
بشین. در جا مینشینم و سرم را بر میگردانم و به عقب نگاه میاندازم. سایه پر رنگی هستیم که تا خاکریز خودی کشیده شدهایم. هنوز همه ستون وارد دشت نشده. سر بر میگردانم. چند خمپاره از طرف دشمن شلیک میشود، از بالای سرمان میگذرد و پشت خاکریز میترکد. از دو ورمان ستون نیروها به سمت دشمن در حرکتند. آرام و در سکوت میروند و تو تاریکی گم میشوند.
بلند شو. بر میخیزم و پشت سر حاج نصرت به راه میافتیم. رد شنی تانکها رو زمین کشیده شده و گویی هزاران کرم خاکی با بدنهای بند بند رو زمین پخش شدهاند. علی میزند به شانهام و با دست زمین را نشانم میدهد. سرم را تکان میدهم. نمیخواهم حرفی بزنم. میدانم اگر کلامی از دهانم خارج شود، درد دل علی شروع میشود. تقی سرش را میآورد در گوشم و میپرسد: «تانکهاشون تا این جا اومده بودن!؟» با اشاره سر جوابش را میدهم.
رد شنی تانکها چپ و راست همدیگر را قطع کردهاند. منوری در آن دورها روشن میشود. رو دو پا مینشینیم. آن قدر نزدیک نیست که درازکش شویم. صدای شلیک چند تیر میآید. جلوتر، سایههایی که به کپه خاک میمانند، دیده میشود. علی میگوید: «تانکها رو باش!» منور خاموش میشود. پا میشویم و راه میافتیم. به دور و بر نگاه میاندازم. هیچ کدام از ستونهایی را که به موازات ما به سمت دشمن میرفتند، نمیبینیم. احساس تنهایی میکنم.
به یکباره یکی از تانکهای دشمن به سمت ما شلیک میکند. تیرهای رسام مانند دانههای تگرگ از بالای سرمان میگذرد و عقب ستون را درو میکند. میریزیم رو زمین و آن را گاز میگیریم. بیحرکت میمانم. قلبم تند میزند. آیا ستون را دیدهاند؟ نوک انگشتانم یخ میزند. اگر ستونمان را دیده باشند، کارمان تمام است. نه راه پس داریم و نه راه پیش. زورکی آب دهانم را قورت میدهم. ترس برم میدارد که نکند دشمن صدای آن را بشنود! علی از پشت، پوتینم را فشار میدهد. از انتهای ستون سر و صدا میآید. تقی خودش را میکشد کنارم. نفسم تو سینه حبس میماند. گردن میکشم تا ببینم ته ستون چه اتفاقی افتاده. چیزی نمیبینم. خدا خدا میکنم سر و صداشان بخوابد. یکی بلند بلند فریاد میکشد و صدای کشمکش میآید و بعد صدای خفهای که آرام آرام خاموش میشود. صورتم را در هم میکشم و به خودم فشار میآورم. گویی من مجروح شدهام و من هستم که فریاد میکشم و باید خفه شوم. صداهای گنگ و درد آلود ته ستون فروکش میکند. منطقه یکپارچه سکوت میشود.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: معرفی کتاب احمد دهقان کتاب سفر به گرای 270 درجه ادبیات دفاع مقدس هفته دفاع مقدس رو زمین تانک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۰۰۰۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آسمان غرب موفق نبود/ شیرودی: درجه تشویقیام را پس بگیرید
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ونوس بهنود ـ فیلم سینمایی «آسمان غرب» به کارگردانی محمدعسگری و تهیه کنندگی حبیب والینژاد در حالی با محوریت زندگی و رشادتهای شهید علی اکبر شیرودی ساخته شد که به نظر میرسد نتوانسته آنگونه که شایسته است ادای دینی به این شخصیت دوران دفاع مقدس باشد.
فیلم «آسمان غرب» با نقشآفرینی میلاد کیمرام با محوریت رشادت و میهن دوستی خلبان شهید، علی اکبر شیرودی و همرزمان وی در چهل و دومین دوره از جشنواره فیلم فجر رونمایی شد. این فیلم سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری و سیمرغ زرین فیلم از نگاه ملی را از آن خود کرد.
در همین ارتباط، قربانعلی تنگ شیر استاد دانشگاه و منتقد فیلم تصریح کرد: این فیلم به لحاظ ساختار، پرداخت به موضوع و انتخاب بازیگر فیلم موفقی نیست و شتابزده ساخته شده است.
وی افزود: در ژانر سینمای جنگ آثار موفق متعددی در دنیا وجود دارد و اروپاییان همچنان برای جنگ جهانی اول و دوم فیلم میسازند؛ اما آثار تولیدی ما از جمله آسمان غرب میتوانست بسیار بهتر باشد و متأسفانه اینطور نبود.
وی تاکید کرد: اینکه با فوریت فیلمی ساخته شود تا صرفاً به جشنواره برسد روند صحیحی نیست و نتیجه آن این شد که آسمان غرب نتوانسته به شیرودی ادای دین کند و مراحل زندگی وی را به خوبی معرفی کند.
به گفته این منتقد یکی از نیازهای فیلمهای مرتبط با سینمای جنگ، پرداخت خوب داستانی و انتخاب مناسب بازیگران است و آقای کی مرام آنطور که باید نتوانست بازی ماندگاری را برای نقش شیرودی داشته باشد.
این اظهارات که از گوشه و کنار و از سوی منتقدان متعددی شنیده میشود در وضعیتی است که آسمان غرب در جشنواره فجر نیز با استقبال تماشاگران مواجه نبود و این روزها که در سینماهای کشور اکران میشود نیز انتخاب شماره یک تماشاگران نیست. بر اساس اعلام سامانه سمفا میزان فروش این فیلم که اکران خود را از نوروز امسال شروع کرده، حدود ۴ میلیارد و ۱۲۵ میلیون تومان بوده و در رتبه ششم فیلمهای در حال اکران قرار گرفته است.
اما شهید شیرودی که بود؟ شهید علی اکبر شیرودی که رهبر معظم انقلاب دربارهاش فرمودند اولین نظامی است که به او اقتدا کرده است، یک از خلبانان زبده در جنگ ایران و عراق بود. وی به عنوان فردی که بالاترین میزان پرواز در دوران جنگ را داشته و از ۳۶۰ مورد خطر نجات یافته شناخته شده است. وی در سال ۱۳۵۱ به ارتش پیوست و دوره خلبانی را سپری کرد و بعدها با پیروزی انقلاب و تشکیل سپاه پاسداران به سپاه غرب کشور پیوست و در عملیات متعدد جنگی شرکت کرد. در هشتم اردیبهشت سال ۱۳۶۰ در حالیکه تانکهای عراقی به طرف قره بلاغ دشت ذهاب در حرکت بودند با هلی کوپتر به مقابله با آنان پرداخت و پس از انهدام چندین تانک از پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به آرزوی دیرینه خود، شهادت دست یافت. در معرفی شخصیت والای او همین بس که وی در نامهای به پایگاه هوانیروز کرمانشاه، درجه تشویقی اعطایی خود را پس داده و هدف والای جنگ با دشمن را دفاع از ارزشها مطرح میکند.
متن این نامه به شرح زیر است:
از: خلبان علیاکبر شیرودی
به: پایگاه هوانیروز کرمانشاه
موضوع: گزارش
اینجانب که خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه میباشم و تاکنون برای احیای اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگها شرکت نمودهام، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفتهام؛ لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب دادهاند، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که قبلاً بودهام برگردانید. در صورتامکانامر به رسیدگی این درخواست بفرمائید.
باتقدیم احترامات نظامی
خلبان علیاکبر شیرودی
۹/۷/۱۳۵۹
انتهای پیام/